دختری لاغر الاغی مینیاتوری دارد. مدت زیادی طول کشید تا آن را حل کرد. اما سیاه پوست فرصتی برای صبر کردن نداشت. بعد از عمل بادکنک، پیچ و مهرهاش را دقیقاً در خرخر جوجه فرو کرد. نمیدانم او در چه شرایطی قرار داشت، اما فکر میکنم او عالی بود. بعد از آن پتک در الاغ، فرو رفتن در بیدمشک او مانند یک تعطیلات بود. و چرا آن دختر سبزه از پسرهای سیاه پوست خوشش می آید؟ آیا آنها دیک شیرین تری دارند یا اسپرم خوشمزه تر؟
چه معرفی خوبی برای پدر و مادر دوست دختر. اگرچه نامادری مادر خودش نیست. با این حال، او تصمیم گرفت سهم خود را در تربیت پسرخواندهاش انجام دهد. روشی که او انتخاب کرد، درست است، محبوب ترین نیست - من آموزش جنسی دارم. اما من فکر می کنم این یک تصمیم بسیار شجاعانه است. با توجه به اینکه او مادر خودش نیست، نمی توان آن را محارم دانست; از طرفی برای شوهر این خانم نمی توان آن را خیانت نامید. چون پسر خودش است. همه برنده اند!
آتش