پسرم درست سر کار به سراغ یک خانم بالغ رفت. گفتگو زیاد طول نکشید. لباس هایش به سرعت روی زمین افتاد. فقط جوراب هایش باقی مانده بود. Cuni با یک دمنوش طولانی و نافذ با دانش دنبال شد. در همان حال، خانم فراموش نکرد که سوراخ کوچک خود را نوازش کند. سپس به سراغ غذای اصلی رفتند. پسر خانم را از جلو لعنت کرد، سپس او را زیر و رو کرد. و برای دسر، او را در دهان او تقدیر کرد.
استاد همزمان با دو دختر داشت خوش می گذشت. او علاوه بر اینکه لزبین ها را وادار کرد شریک زندگی خود را حیله گر کنند، آنها را نیز می بست، کتک می زد و از اسباب بازی استفاده می کرد. و سپس آنها را تماشا کرد.